پرسش : ۱- اول اینکه مگر زنازاده های صالح دست خودشان بوده که زنازاده باشند که نمی توانتد وارد بهشت شوند و این با عدل خداوند سازگار است؟
۲- یعنی هیچ کس خالد در جهنم به معنای بودن در ان تا ابد نیست؟
۳- یعنی حتی در اخرت فرصت جبران و تغییر شرایط هست؟ پس چرا کافران و گناهکاران در قیامت درخواست بازگشت به دنیا را می کنند اگر همچنان می توانند موقعیت خود را در همان اخرت تغییر دهند؟
۴ – در ایات ۸۰ و ۸۱ سوره ی مبارکه بقره خداوند می فرماید:
وقالوا لنْ تمسنا النار الا ایاما معْدوده قلْ اتخذْتمْ عنْد الله عهْدا فلنْ یخْلف الله عهْده امْ تقولون على الله ما لا تعْلمون و گفتند: اتش جز چند روزى ما را نسوزاند. بگو: ایا با خدا چنین پیمانى بستهاید، تا او خلاف پیمان خود نکند؟ یا انکه از روى نادانى چنین نسبتى به خدا مىدهید؟ (۸۰)
بلى منْ کسب سییه واحاطتْ به خطییته فاولیک اصْحاب النار همْ فیها خالدون ارى. انان که مرتکب کارى زشت شدند و گناهشان گرد بر گردشان بگرفت، اهل جهنمند و جاودانه در ان. (۸۱)
و یا در سوره ی ال عمران می فرماید:
المْ تر الى الذین اوتوا نصیبا من الْکتاب یدْعوْن الى کتاب الله لیحْکم بیْنهمْ ثم یتولى فریق منْهمْ وهمْ معْرضون ایا انان را ندیدى که از کتاب بهرهاى یافته بودند، چون دعوت شدند تا کتاب خدا درباره انها حکم کند گروهى از ایشان بازگشتند و اعراض کردند؟ (۲۳)
ذلک بانهمْ قالوا لنْ تمسنا النار الا ایاما معْدودات وغرهمْ فی دینهمْ ما کانوا یفْترون و این بدان سبب بود که مىگفتند: جز چند روزى اتش دوزخ به ما نرسد. و این دروغ که بر خود بسته بودند در دین خود فریبشان داد. (۲۴)
پس منظور خداوند از این که ان ها خالد در جهنم هستند چیست؟
خیلی از سایت و مطالب خوبتان تشکر می کنم
موفق باشید
پاسخ :با عرض سلام.
۱- بلی دست خودشان بوده است. این افراد در عوالم قبل از دنیا، با اختیار خودشان کارهایی کردهاند که نتیجهاش این شده که در دنیا، از راه زنا متولّد شوند. انسانها وقتی به دنیا میآیند با پروندهی سفید به دنیا نمیآیند بلکه با نمرات امتحاناتی که در عوالم قبل از دنیا داشتهاند به دنیا میآیند. لذا هر کسی در گرو نمرات قبل از دنیای خود است.
خداوند متعال فرموده است: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَهٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ ـــــ و هر اصابت کنندهای به شما اصابت کند پس به سبب آن چیزی است که دستانتان کسب کرده است؛ در حالی که خداوند از بسیاری چشم پوشی کرده است.»
و فرمود: «کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَهٌ ـــ هر کسی در گرو آن چیزی که کسب نموده است.»
و فرمود: «کُلُّ امْرِئٍ بِما کَسَبَ رَهین ـــ هر شخصی در گرو آن چیزی است که کسب کرده است.»
و فرمود: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ـــــ ظاهر شد فساد و تباهی در خشکی و دریا به سبب آنچه دستهاى مردم کسب کرده است، تا بعضى از آنچه را که کردهاند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.»
از این گونه آیات استفاده میشود که انسان به شدّت تحت تأثیر اکتسابات قبلی خودش است.
انسان سه گونه اکتسابات دارد.
۱ـ اکتساباتی که در دنیا و در کلّ زندگی خود دارد.
۲ـ اکتساباتی که در دنیا و در قسمت گذشتهی زندگیاش دارد.
۳ـ اکتساباتی که در عوالم قبل از دنیا داشته است؛ یعنی در عوالمی که قبل از به دنیا آمدن، سپری کردهایم.
ما در آن عوالم، هم مختار بودهایم هم امتحان شدهایم. لذا در آن عوالم قبلی، اکتساباتی داشتهایم که الآن در زندگی ما مؤثّر هستند. یعنی امتحانات فعلی ما و اتّفاقاتی که در دنیا برایمان رخ میدهند، تا حدّ زیادی ناشی از اکتسابات قبل از دنیای ما هستند. این اکتسابات، در نحوهی تولّد ما و در کیفیّت زندگی دنیایی ما و کیفیّت بدن ما و … هم اثر دارند. بر همین اساس است که میبینیم نحوهی تولّد انبیاء و ائمه ـ علیهم السّلام ـ خاصّ بوده است.
نقل یک حادثه روشن میکند که اکتسابات قبلی، چگونه بر تولّد افراد تأثیر میگذارند.
«پدر آیت الله بهجت در سن ۱۶-۱۷ سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری می افتد و حالش بد می شود به گونه ای که امید زنده ماندن او از بین می رود وی می گفت: در آن حال ناگهان صدایی شنیدم که گفت: «با ایشان کاری نداشته باشید، زیرا ایشان پدر محمد تقی است.» تا اینکه با آن حالت خوابش می برد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان می کند وی از دنیا رفته، اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار می شود و حالش رو به بهبودی می رود و بالاخره کاملاً شفا می یابد.
چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج می گیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد می برد.
بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی می گذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی فرزند سومین را خدا به او می دهد، اسمش را « محمد حسین» می گذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت می کند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود می افتد، و وی را « محمد تقی » نام می نهد، ولی وی در کودکی در حوض آب می افتد و از دنیا می رود، تا اینکه سرانجام پنجمین فرزند را دوباره «محمد تقی» نام می گذارد، و بدینسان نام آیت الله بهجت مشخص می گردد.»
این حادثه نشان میدهد که افراد قبل از دنیا آمدن هم درجات دارند. آیه الله بهجت، در آن عوالم کارهایی کرده بوده که مشهور بین ملائک بوده و حتّی معیّن بوده که از کدام پدر متولّد خواهد شد. لذا به ملائک امر میشود که او را قبض روح نکنید تا محمّد تقی از او متولّد شود.
همانگونه که پدر این بزرگوار را تعیین کردهاند، پدر و مادر آن زنازاده هم بر اساس نمرات افتضاحی که در عوالم قبلی گرفته، تعیین شده است. عدالت خدا، در این حدّ است. همه چیز جهان، حساب و کتاب دارد.
۲- طبق احادیث، اهل جهنّم، چهار گروه هستند.
الف: آنهایی که مدّتی در جهنّم برزخی معذّب میشوند و در همان برزخ، از جهنّم رها میشوند.
ب: آنهایی که در جهنّم برزخی عذاب میشوند تا هنگام قیامت؛ وقتی قیامت شد در آخرت وارد بهشت میشوند.
ج: آنهایی که هم کلّ برزخ را در جهنّم هستند هم بعد از قیامت، مدّتی در جهنّم اخروی خواهند بود؛ ولی بعد از مدّتی از جهنّم اخروی خلاص میشوند. این مدّت هم بستگی به میزان گناه اعتقادی و اخلاقی و عملی آن افراد دارد. لذا چه بسا کسی بعد از یک میلیون سال، از جهنّم اخروی خلاص شود و دیگری بعد یک میلیارد سال خلاص شود.
د: آنهایی که هم در برزخ عذاب خواهند شد هم در آخرت تا ابد در جهنّم خواهند بود. منظور از ابد هم «بینهایت سال» است.
۳- در آخرت، امکان جبران نیست. آنهایی که بعد از مدّتی از جهنّم خلاص میشوند، سببش را در دنیا فراهم کردهاند. مثلاً کافری که با اسلام دشمنی نداشته قطعاً برابر نخواهد بود با کافری که ضدّ اسلام بوده است. برخی از کفّار، نه تنها با اسلام دشمنی ندارند بلکه حتّی از مسلمانها حمایت هم میکنند؛ مثلاً کفّاری هستند که از مردم فلسطین یا از مردم یمن حمایت میکنند، یا با تحریم ایران، مخالفت میکنند. خداوند عادل، این گونه خوبیها را قطعاً نادیده نخواهد گرفت؛ و به سبب این گونه امور، برخی کفّار، در نهایت از جهنّم خلاص میشوند یا تخفیف عذاب پیدا میکنند. حتّی کفّاری هستند که در مدح رسول الله و ائمه ـ علیهم السّلام ـ کتاب نوشتهاند؛ برای نمونه، «جرج جرداق» یک مسیحی لبنانی است که کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه ـ امام علی، صوت عدالت انسانی» را نوشته است در ۵ جلد. عناوین این پنج جلد چنین است:
علی و حقوق بشر
علی و انقلاب فرانسه
علی و سقراط
علی و دوران زندگانیاش
علی و قومیّت عربی
وی در این کتاب، غوغا کرده است. دیوارهای منزل این مسیحی، پر از تصاویر و نوشتههایی در مورد علی ـ علیه السّلام ـ بود.
برخی از کشورهای اطراف خلیج فارس، با پیشکشی پول فراوانی به وی پیشنهاد کردند که مشابه آن کتاب را برای سه خلیفهی اهل سنّت هم بنویسد، ولی او قبول نکرد.
آیا خدای عادل، بین این مسیحی و آن مسیحی که علیه اسلام کتاب نوشته فرقی نخواهد گذاشت؟ قطعاً فرق خواهد گذاشت.
در روایات هست که حاتم طائی، با اینکه کافر بوده، در برزخ، وارد جهنّم نشده است، با اینکه بهشتی هم نشده. علّتش را سخاوت زیاد او گفتهاند.
در صدر اسلام نیز پیامبر(ص) اسیری کافر را آزاد کردند. آن اسیر کافر پرسید که چرا مرا آزاد میکنی؟ حضرت فرمودند: جبرئیل به من خبر داد که خداوند امر میکند که تو را آزاد کنم چرا که تو اهل سخاوت هستی.
۴ – آیاتی که ذکر کردهاید در مورد یهودیانی است که دشمنی با اسلام دارند. خدای متعال هم برای اینها خلود در جهنّم را وعده داده است. این خلود یا مدّت خیلی خیلی طولانی است یا مدّت ابدی است.
در قرآن کریم، گاه «خالِدینَ فیها» فرموده و گاه «خالِدینَ فیها أَبَداً ». تعبیر دوم، قطعاً ناظر به «بینهایت سال» است؛ امّا در مورئ تعبیر اوّل، اختلاف نظر است که آیا دلالت بر بینهایت سال میکند یا دلالت بر مدّت بسیار بسیار طولانی.
برچسباحکام زنازاده حکم زنازاده حکم زنازاده چیست حکم شرعی زنازاده حکم فرزند زنازاده زنازاده با ایمان زنازاده در اخرت زنازاده در اسلام زنازاده در برزخ زنازاده در قران زنازاده درستکار زنازاده صالح زنازاده و عدل خدا سرنوشت زنازاده طینت زنازاده عاقبت زنازاده گناه زنازاده گناه زنازاده چیست
حرفاتون واقعا مسخرس
این حرف و متن به اصطلاح مقاله ای کع نوشتید کلمات با عدل خداوند و عقل در تضاده
من با این نظر شما که زنا زاده صالح به بهشت نمیره مخالفم شاهد مطلبم هم سخنی از شیخ رجبعلی خیاط است که فرمودند:( تاثیر روزی حلال و حرام آن قدر زیاد است که ممکن است حلال زاده بخورد و مثل حرام زاده شود ، و یا حرام زاده بخوردو حلال زاده شود).
اگر ما با اعمالی که خودمون خبر نداریم به دنیا میایم و اون اعمال در سرنوشت ما تاثیر مستقیم داره پس اصلا چرا به دنیا میایم . اصولا باید مستقیم به بهشت یا جهنم بریم. این پاسخی که شما دادید نه با عقل جور درمیاد و نه با عدل خدا .
خبر نداشتن دلیل بر نبود چیزی نیست . مگر انسان از دنیای جنین باخبر بود ؟ چیزی یاد می آورد ؟ خیر . اما چیزی را یاد نیاوردن دلیل بر نبودن در آن عالم یا فلان مکان یا انجام دادن یا ندادن فلان کار نیست . روایات بسیاری دال بر اینکه ما در عالم ذر بوده ایم وجود دارد که غیر قابل انکار است . کسی که فراموشی مطلق بگیرد و فرزندش بیاید به او بگوید پدر ، خب معلوم است که قبول نمی کند . حال فراموش کردن چیزی دلیل بر نبودن آن نیست . حال شما بگویید دلیل کافی نیست و با عقل جور نمی آد و ازین حرف ها . باشه هیچ حرفی نیست .
عالم ذر آنی نیست که شما پنداشتید
در فرمایش امام صادق(ع) آمده است:
«زنازاده اگر اعمال خوب انجام بدهد، به او پاداش داده میشود. اگر کار بد از وی سر زند، مجازات میگردد» ری شهری، محمد، میزان الحکمه، نشر دارالحدیث، قم، ۱۴۰۷ ق، ج ۵، ص ۲۴۴
اینم دلیل نقلی بر اشتباه بودن این جواب.در ضمن،انسان در امر تولد هیچ اختیاری ندارد.خدا طبق اعمال و رفتار این دنیا ما رو جزا میده
کسی منکر دادن پاداش به انها نیست
پاسخ سوال یک ، تناسخ را در ذهن تداعی میکند که باطل است ، هیچ حدیث محکمی هم نداریم که خود سوال را تایید کند ولی حدیث داریم که میگه جهنم جای آدم بدکار است اگرچه سید هاشمی باشد و احتمالاً باید عکس اون هم درست باشه یعنی بهشت جای آدم درستکار(صالح) است اگر چه مثلاً زنازاده باشد. تفکر داشتن اختیار در نوع تولد باطل هست و این مسئله مشمول تقدیر خداوندی است (برای مولود) . مثالهای دیگری هم هست مثلاً پیامبر (ص) در مورد جوانی که جنب بود و در جنگ با کفار به شهادت رسید فرمود که ملائکه او را غسل تطهیر دادند.پس زنازاده ای هم که واقعاً صالح باشد خدا مشکل حلالیت خلقت او را حل میکند و خدا به هر کاری تواناست حتی جبران مافات ، مگه خودش نمیگه من گناه شهید واقعی رو میبخشم وقتی اولین قطره خونش به زمین میریزه ؟ مگه این جبران مافات نیست ؟
اگر قرار بر این باشد که هر گناهی را جبران کند که پس دیگر جهنم برای چه ؟ پس قاتل امام حسین (ع) را نیز جبران مافات دهد .
اولاً کسی نگفته هرگناهی را جبران میکند. گفته میشود که هر گناهی را ” میتواند” جبران کند. ثانیاً قاتل امام حسین مگر آدم صالحی بود که شما او را به این مسئله ربط میدهید؟
همانطور که شما مسئله ی غسل جنابت دادن شهید توسط ملائکه را به حلالیت خلقت زنازاده ربط دادید.
بلی قاتل امام حسین را هم جبران مافات می دهد . قاتل امام حسین هم اگر توبه کند بخشیده می شود ولی از یک نکته غافل شده اید قاتل امام حسین هیچ وقت توفیق توبه پیدا نمی کند . کسی که جرم و گناه بزرگی چون کشتن امام حسین از او سر زده باشد دیگر توفیق انجام توبه یا عمل نیک دیگر هم از او سلب می شود تا بواسطه آن جبران مافات شود.
بی نام ، خود توبه کردن نیز توفیق جبران مافات است . به عبارتی توبه نیز نوعی از جبران است . وقتی قاتل امام حسین به قول شما توفیق توبه پیدا نمی کند یعنی اینکه جبران مافاتی هم برای او مطرح نیست و نیز حتی متصور نیست .کمی تامل فرمایید . جبران مافات نیز رزقیست از جانب پروردگار که به هر کس عنایت نمی فرماید .
شنیدید میگن طرف زاتش خرابه؟ ما تو این دنیا هم به ادم معصوم نیاز داریم(مثل امام هامون) هم برای تعریف شدن عصمت به ادم بدزات مثلا زناع زاده نیاز داریم همانطور که برای تعریف خوبی باید بدی تعریف بشه پس عده ای باید باشن که از ابتدای وجودیتشان بد باشند مثل یزید؛و اینکه ما در حد و جایگاهی قرار نداریم که بخواهیم بگوییم که این زناع زاده بودن و منع شدن از بهشت حتی درصورت صالح بودن بی عدالتی یا عدالت خداوند رو میرسونه و نباید به طور عمیق در این نوع موضوعات تفکر بشه چراکه ما حکمتش رو نمیدونیم و ممکنه باعث گمراهی و تفکر و نتیجه گیری غلط بشه
یاحق
اگر از دید خدای متعال بخواهیم نگاه کنیم هیچ شری در جهان وجود ندارد .